دو سه ماه اخیر بعد از یک سال و نیم اقامت تو رُم ایتالیا اسمم برای خوابگاه در اومد و تو خوابگاه زندگی میکنم چون هزینهش خیلی کمتره، مثلا الان ۱۵۰ یورو دارم میدم برای اجاره تختی تو اتاق ۲ تخته (اتاق تک تخته بهم نیفتاد)، اگر تو خونهای تخت تو اتاق ۲ تخته اجاره کنید تو همین ناحیهای که هستم باید ۳۰۰ یورو به علاوه پول قبض بدید که تقریبا میشه ۳۵۰ یورو. پس الان دارم ۲۰۰ یورو صرفه جویی میکنم. میتونید در مورد قیمتهای اجاره خونه تو رُم اینجا بیشتر بخونید.
یکی از بدیهاش آشپزخونه اشتراکیه که باید با یه طبقه به اشتراک بزاری
این ماه چون دانشگاه تعطیله اکثرا برگشتن شهر/کشورشون و مابقی افراد از خوابگاههای دیگه اومدن خوابگاه ما چون دورهای هر سال یه خوابگاه باز میمونه و مابقی خوابگاهها میان خوابگاه مقصد که مابقی خوابگاه تمیز کاری کنن و سمپاشی کنن.
الان اکثر ملیتهای خوابگاهمون شدن هندی یا آفریقایی و مابقی ملیتها به مشکل خوردن، چرا؟ بخاطر فرهنگ آشپزیشون.
هندیها به شدت پیاز و ادویه میریزن تو غذاهاشون و میزارن یکی دو ساعت بپزه جوری که نزدیک آشپزخونه میشی چشمت میسوزه از تندی.
آفریقاییها هم معمولا میزارن روغن داغِ داغ شه بعد یهو همهچی رو میریزن تو ماهیتابه و کل آشپزخونه دود خالی میشه.
به غیر از این هندیها فرهنگ به اشتراکگذاری خیلی دارن و بیاجازه وسایل مابقی هم استفاده میکنن.
مصائب خوابگاه چند ملیتی. 😅
قبل از اینکه مهمانها بیان، اکثر بچهها ایرانی و ایتالیایی بودن و چندتایی آسیایی و آفریقایی داشتیم. سختی زندگی تو خواگاه اینه که باید از لباسشویی مشترکی که یه خوابگاه استفاده میکنن استفاده کنی ولی خوبیش اینه که خشککن جداگونه داره که میتونی ازش استفاده کنی و یه ساعته لباسهات خشک میشن، البته باید سکه بندازی تو همه این دستگاهها و مجانی نیست.
زندگی تو خوابگاه اونم تو یه کشور دیگه یکم سخته، حالا باز ایتالیا خوبیش اینه بچهها گرمن میگن میخندن احساس تنهایی نمیکنی ولی دیگه حریم خصوصی هم تو اتاق نداری و از طرفی برای غذا پختن هم باید تو آشپزخونه بری و اگه شلوغ باشه اذیت کنندست.