باز هم زوج دوست داشتنی لیلا حاتمی و علی مصفا این بار در فیلم « در دنیای تو ساعت چند است؟ ». همکاری این زوج رو از فیلم « لیلا » بخاطر داریم تا فیلمهای نسبتا جدیدی مثل « چیزهایی هست که نمیدانی » و « پله آخر ». بخاطر ندارم فیلمی با بازی مشترک این زوج دیده باشم و پشیمون شده باشم از دیدنش و حتا به یک بار دیدنش هم قناعت کرده باشم.
این فیلم رو در سی و سومین جشنواره فیلم فجر بار اول دیدم که در دو موضوعبندی نگاه نو و همچنین هنر و تجربه شرکت کرده بود که متاسفانه نتونست جوایزی کسب کنه و فقط نامزد بهترین فیلم تو بخش هنر و تجربه شد و البته جایزه بهترین فیلمنامه بخش بینالملل فجر رو بعدها کسب کرد. البته واقعا جای تعجب داشت واسه شخص من چون استقبال به شدت خوب بود چه تو جشنواره چه توی اکرانش و همه منتقدین هم نظر خیلی مثبتی داشتن بهش ولی معلوم نیست دلیل انتخاب نشدنش قرار دادنش تو موضوعبندی نادرست بود یا بیانصافی داوران. از نگاه تماشاگران هم نمیتونست انتخاب بشه به عنوان بهترین فیلم چون تو این موضوعبندیها همچین جایزهای وجود نداره.
داستان فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ :
فیلم در مورد گلی (لیلا حاتمی) هست که بعد از مدتها از پاریس برگشته به رشت و دنبال خانهی پدریش میگرده که فرهاد (علی مصفا) با حضور خودش و سعی در یادآوری خاطراتش داستان رو عوض میکنه و …
در مورد فیلم و عوامل در دنیای تو ساعت چند است؟:
سبک فیلم یه درام عاشقانهست که شاید کسی بهتر از این زوج نمیتونست انقدر خوب از آب درش بیاره. لیلا حاتمی و علی مصفا به قدری میتونن خوب ارتباط برقرار کنن با هم و واقعی جلوه بدن همه سکانسها رو که آدم ناخواسته عاشق فیلم میشه.
شخصا هیچوقت فکر نمیکردم علاقهای به رشت و موسیقی/زبان گیلکی پیدا کنم ولی یه فیلم خوب مثل این میتونه کاری باهات کنه که نظرت عوض شه. انتخاب بازیگران دیگه عالی بود، همه خیلی واقعی و خودمونی، انگار از دل رشت در اومدن واسه همچین نقش آفرینی، تیکه کلامها، رفتارها و …
لوکیشنهای فیلم به شدت دوس داشتنی بود. یه خونهی بزرگ قدیمی، کوچه پس کوچههای قدیمی، خیابونای شلوغ ولی پر از اِلمانهای قدیمی.
کریستف رضاعی به عنوان آهنگ ساز عالی عمل کرد. یه ریتم آروم و عاشقانه گیلکی همیشه تو صحنههای قوی فیلم همراهی میکرد تماشاگرا رو، یه آهنگ ملوی گیلکی که انگار اثری از پاریس رو تو دلش ضمیمه کرده، انقدر که شاید شک کنی نکنه داره فرانسوی میخونه؟ و البته نقش آفرینیش هم به عنوان اولین فیلمش خیلی هیجان انگیز بود برای شخص من. شاید میتونم بگم بعد آلبوم کنعان این بهترین ساندترکهایی بود که از کریستوف رضاعی شنیدم.
از لحاظ کارگردانی به شدت خوشحالم که دوباره همکاری این ۳ نفر رو کنار هم میبینم : صفی یزدانیان ( به عنوان نویسنده ) ، فردین صاحبالزمانی ( به عنوان تدوینگر) ، علی مصفا ( به عنوان تهیهکننده ). این ۳ نفر نشون دادن هروقت با هم همکاری کردن شاهکاری بجا گذاشتن هرچند از دید جوایز و داوران همیشه به دور بودن ولی همیشه به یاد مخاطبینشون خواهند موند. از چیزهایی هست که نمیدانی بگیر تا پله آخر و در دنیای تو ساعت چند است؟ . اینکه توی پرانتز از لفظ « به عنوان » استفاده کردم به این دلیله که تو فیلمهای مختلف عنوان کاریشون عوض میشه و یجورایی شاید ظاهری هم باشه و اصل کار همکاری با همدیگهست و اکثرا تو عنوانایی که ذکر کردم بهم نظر میدن و همین باعث شده که فیلم موفق از آب در بیاد.
در مورد طراحی لباس شاید همکاری با ایرج رامینفر بهترین گزینه بود. چون ایشون فوق این رشته رو از فرانسه گرفتن و بنظرم خوب تونستن یه طرح اسلامی / اروپایی برای لیلا حاتمی توی این فیلم درست کنن و لباس علی مصفا هم به سادگی یه قابساز تحصیل کرده ساکن رشت بود.
حضور زهرا حاتمی که بعنوان زری خوشکام قبل از انقلاب به پیشه بازیگری مشغول بودن خیلی موثر بود تو سکانسها. همونجوری که میدونید زهرا حاتمی مادر لیلا حاتمی و همسر خدابیامرز علی حاتمی هستند که علی مصفا هم داماد ایشون میشن لذا این فیلم اکثرا تو یک فضای کاملا خانوادگی فیلمبرداری میشده و اکثر حسها واقعی بوده، در واقع تو سکانسهایی که زهرا حاتمی خیلی خودمونی با علی مصفا حرف میزد و متلک مینداخت و مسخرهش میکردن انگار واقعا با دامادش داشت حرف میزد و همین راحت بودنا کمک کرد که فیلم خروجی خیلی واقعی و لذت بخش داشته باشه. البته ایشون بعد انقلاب فکر کنم این فیلم دومین فیلمشون بوده و بخاطر دامادشون بازی کردن که جای خوشحالی داشت. اکثرا فیلمایی با کارگردانی علی حاتمی رو بازی کردن بعد انقلاب و بجز اون تو فیلم «سیمای زنی در دوردست» رو بازی کردن که اون هم کارگردانش علی مصفا بوده.
صفی یزدانیان نویسنده فیلم طبق گفته خودش این فیلم رو از اول برای لیلا حاتمی و علی مصفا نوشته بود و دنبال انتخاب بازیگر نبوده اصلا، در مورد اسم گذاری فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ اینجوری بیان شده که از یکی از نوشتههای کتابهای گابریل گارسیا مارکز برداشته شده ، جوری که نقل شده به این صورت هست :
«خیلی سال پیش «پاییز پدرسالار»، مارکز را با ترجمهٔ حسین مهری خوانده بودم و بعد هم کتاب را گم کردم، اما چندسطر از تکگویی راوی خطاب به محبوبش که به روال مارکز بیشتر طنینی شعرگونه دارد، در ذهنم مانده بود. نوشتن فیلمنامه که جلو رفت، دیدم چقدر بخشی از آن تکگویی برای عنوان این فیلم مناسب است. آن چند سطر چنان که در یاد من مانده چنین چیزی بود: “… کجاست عطر شیرین بیان نفست در این بوی گند غذای سرد؟ گل سرخت کجاست؟ عشقت کجاست؟ در دنیای تو ساعت چند است؟”»
نکته جالب اینه که صفی یزدانیان اولین فیلمنامهای که نوشته بوده تو ۲ لوکیشن ایران و فرانسه بوده که بعد تغییر داده بخاطر هزینهها و قرار شده همش در ایران ساخته بهش که انصافا هم خوب در اوردن، البته یه سکانس تو لوکیشنی مثل پاریس در اوردن که اونم آفرین داشت به طراحهای اون صحنه که انقدر تونستن طبیعی درستش کنن. خود صفی یزدانیان در خوب در اوردن فیلم و انتخاب درست لوکیشنها هم قطعا موثر بوده به دلیل اینکه خودش زاده رشت هست.
قراره بزودی آلبوم موسیقی متن «در دنیای تو ساعت چند است» منتشر شه که قطعا جزو بهترین ساندترکهایی میتونه باشه که توی آرشیوم نگه دارم :)
ولی تا اون موقع شعر یکی از آهنگاش بنام کی ایسه رو اینجا میزارم بعلاوه آهنگ ضبط شده، اُمیدوارم خوشتون باید، به کمکی دوست گیلکی هم معنیش هم کردم :
آهنگ فیلم دنیای تو ساعت چند است؟ :
قطعه گیلکی «کی ایسه . کی ایسه . کی ایسه»
طبق نقل قولها :
خواننده: روزبه رخشا – شعر: حسن عاشورپور – تنظیم: کریستف رضاعی – موسیقی تیتراژ پایانی فیلم ” در دنیای تو ساعت چند است؟ ” – آهنگ این قطعه برداشتی است از تم ترانه اسپانیایی Quizas Quizas Quizas اثر Osvaldo Farrés خواننده کوبایی در سال ۱۹۴۷
متن آهنگ به گیلکی :
آنکه فادِه تی دیمَه، رَنگ اُمید وبیمَه، خوانِه تی مِهرلیمه کی ایسه کی ایسه کی ایسه آنکه دِهِه تی جانَ ، مَستی بهارانَ، لسّی خمارانَ کی ایسه کی ایسه کی ایسه هی هی تو مگو هیسّ، گِل کی ایسه، راز چیسَ
گیرم بزنی تَمّه، دانَمَه، خوانَمه آنکه فادِه تی دیمَه، رَنگ اُمید وبیمَه، دانه تی فند و لیمه کی ایسه کی ایسه کی ایسه آنکه دِهِه تی جانَ ، مَستی بهارانَ، لسّی خمارانَ کی ایسه کی ایسه کی ایسه
معنی آهنگ به فارسی :
اونکه صورتتو داده. رنگ امید و ناامیدیه. میخواد مهر و محبت تو رو . کیه کیه کیه.
اونکه جونتو بهت داده . مستی بهارانه. لسی خمارانه (الان خمار تو هست؟) کیه کیه کیه . هی هی تو نگو بهم ساکت . گل من کیه؟ راز چیه ؟
گیرم که تو چیزی نگی . اما میدونم و بازم میخونم اون کسی که که صورتتو داده . رنگ امید و نا امیدیه . میدونه زیر و بم تورو . کیه کیه کیه
اونکه جونتو بهت میده … ( و تکرار )
و آهنگ گیلکی کی ایسه در دنیای تو ساعت چند است
پوستر فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟
آنونس فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ :
منم موافقم موسیقی ، لوکیشن و بازی ها خیلی خوب بود
ولی به نظرم زبان فرانسوی یکم واسه زوج حاتمی -مصفا داره کلیشه میشه
چیزهایی هست که نمیدانی رو بیشتر دوست داشتم
لیلا حاتمی و علی مصفا حالتین که اگه تا ابد هم تکرار شن واسه من خسته کننده نمیشن.
چیزهایی هست که نمیدانی یه ژانری داشت که تو سینمای ایران اصلا نبود بنظرم واسه همینم هنوزم عالیه و هنوزم رمز و راز خودش رو داره تو فیلم.
سلام اونجا که تو متن آهنگ علامت سوال گذاشتید گویا متوجه معنیش نشدید…گیرم بزنی تمّه….تم در گیلکی به معنی ساکت ماندن و حرف نزدنه…. یعنی گیرم که تو چیزی نگی…اما میدونم….برات میخونم
سلام
آره دقیقا معنیش رو بلد نبودم، مرسی گفتی ویرایش میکنم :)
سلام .ممنون بابت مطلب بسیار خوبتون. ولی برادر در مورد ترجمه متن شعر گیلکی ، متاسفانه ترجمه خیلی ایراد داره و حتی بعضی جاها کلا معنیش عوض شده. ترجمه صحیح و خیلی نزدیک به اصل متن اینه :
اون کسی که به گونه های تو رنگ امید و بیم می ده
راه و روش( فن و لم) تو را می خونه. کیه؟ کیه؟ کیه؟
اون کسی که مستی بهاران رو،
بی حسی خماری رو ، به جان تو می ده. کیه؟ کیه؟ کیه؟
هی هی تو نگو هیس، گل کیه؟ راز چیه؟
حتی اگر سکوت کنی (راز دلت را) می دونم و می خونم
من چون خودم رشتی نیستم ایدهای نداشتم راجب معنیش از دوستان کمک گرفتم، ولی ممنون که در تکمیلش کمک کردی :)
عالی بود 👏👏
خیلی اتفاقی این فیلمو دیدم عالی بود
بازی ها بی نظیر وهمه چیز برای منکه دور از رشت هستم نوستالوژیک
ممنون از فضای نوشتاری خوبتون
میشه ترجمه آهنگ زیبای لیلاجان رو هم بزارید؟
سلام
متاسفانه من رشتی بلد نیستم اون هم یه دوستی لطف کرد وقت گذاشت ترجمه کرد
سلام … ممنون خیلی عالی بود
اون ترانه ک میگه اوچوم سیاهه اچوم گیرایه …
اون رو هم میشه متنش رو بزارید ؟
سلام
متاسفانه من رشتی بلد نیستم اون هم یه دوستی لطف کرد وقت گذاشت ترجمه کرد
سلام دوست عزیز. چقد متن ساده و خودمونی نوشتی. دمت گرم. من هم، هم این فیلم و هم چیزهایی هست که نمی دانی رو بسیار دوس داشتم. دنبال نقد این فیلم بودم که این نقد ساده و مینیمالی از فیلم بود که خوشم اومد. جالبه که چیزهایی هست که نمی دانی رو به کسی بخوام معرفی کنم ، چیز خاصی در موردش ندارم که بگم ولی میدونم خیلی خیلی فیلم خوبیه
سلام،
ممنون از لطفت ببخشید دیر پاسخ دادم
آره سعیم بر اینه که به زبان ساده توضیح بدم، خودم اکثر کارهای هنر تجربه که با علی مصفا گره خورده باشه رو می پسندم بخاطر سبک بازیش
عالی بود 👏👏 . من عاشق فیلمهای لیلا حاتمی و علی مصفا هستم مخصوصا ی چیزایی هست که نمی دانی و تو دنیای تو ساعت چنده که عابی بود و آهنگ کی ایسه خیلی دوست دارم و سیمای زنی در دور دست و واقعا با فیلمهای لیلا و علی زندگی می کنم ک لذت میبرم احساس میکنم همون چیزی هست که من بیشترین لذت میبرم و برام در درونم آشنا هستش و می شناسم.. ممنون از نوشتهای زیباتون..
ممنونم، خوشحالم یه هوادار پروپا قرص میبینم مثل خودم :)