سال پیش فکر نمیکردم امسال ایتالیا باشم اونم رُم، حقیقتش برنامهم یه چیز دیگه بود و داشتم تو باکو زندگی میکردم که اپلای کردم برای ادامه تحصیل تو ایتالیا، هدف اصلیمم تورین بود ولی پذیرش نگرفتم و دانشگاه ساپینزا رُم بهم پذیرش داد و این شد که الان سر از رُم در اوردم.
همون اول تو فرودگاه فهمیدم یعنی چی وقتی میگن یه شهر جزو توریستیترین شهرهای دنیاست، یه ساعتی تو صف پاسپورت چک بودم.
بعد که خلاص شدیم و اومدیم با اتوبوس ترمینال مرکزی شهر که Termini هستش حسابی ضد حال خوردیم، فضاش یه ترمینال صنعتی بود که کارتن خواب اینور و اونورش گهگدار میدیدی و پر بود از توریستهایی که بدو بدو اینور و اونور میرفتن، حسابی حالم گرفته شد، تصوراتم از شهر رویایی فرو ریخت، هتلمونم چسبیده بهش بود و کوچه پس کوچههای نه چندان دلچسب و کرو کثیفی داشت.
خلاصه ۲ روز نیاز داشتم که بفهمم ترمینی جزو بدترین نقطههای رُمه. 😂
واقعا نمیدونم چرا درست سروسامونش نمیدن، first impression آدم پودر میشه وقتی میبیندش. خلاصه اینکه رُم همون شهر زیبا و رویایی بود که فکرش رو میکردم، درسته خیلی تروتمیز نیست چون خیلی توریست داره و شهرداریش هم نتونسته خوب کنترل کنه، ولی مرکز شهرش واقعا همونیه که فکرش رو میکردم.
از صحنههایی که بعد از زندگی تو رم بهش عادت میکنید. دارید تردد میکنید میبینید یه ساختمونه اون وسطم یه آثار باستانی هم هست . تقریبا تو هر محلهای از این نمونهها زیاده و خیلی جالبه برام که انقدر در نگهداریش قوی بود و تونستن به خوبی نگه دارن این آثار رو.
باید بعدها از زیباییهای رُم حرف بزنم، این مطلب جاش نیست.
یکی از چیزهایی که همین اول کار متوجه شدم اعتصابهای سراسری متر و اتوبوسهاست که معمولا جمعه اتفاق میافته و داستان خواهیم داشت سرشون، اینجوری نیست که کلا هیچکی کار نکنه ولی خیلی محدود کار میکنن.
چیزی که مشخصه شده همین هفته اول که مهم نیست دانشگاه بینالمللی قبول شده باشی، کارمندهاش انگلیسی بلد نیستن یا خیلی خیلی سخت حرف میزنن و سر ثبتنام اشکت درمیاد و وقتی که اوضاع دانشگاه اینه دیگه مابقی جاها هم باید حدس بزنید چجوریه.
بیشتر در مورد زندگی تو ایتالیا و رُم اینجا نوشتم، میتونید دنبال کنید و بخونید.