به عنوان یه شروع تازه میخوام بخشی به عنوان سفرنامه باز کنم و از سفرهایی که میرم و رفتم و تجربیاتی که توش کسب کردم بنویسم که هم یادگاری بمونه و هم شاید کمک کسی کرد برای سفر به این مقاصد.
این خلاصهای از سفر دو روزهی من و بهترین دوستم محمد به قسمتی از شهرهای شمالی هست. سعی میکنم بخش بخش بنویسم که قابل تفکیک باشه و خسته کننده نباشه.
- جمعه ۲۷ تیر ساعت تقریبا ۹
یه تماس یهویی و شروع یه سفر و ۲ نفره ماجراجویی و حرکت به سمت شمال ساعت ۱۰
- ساعت ۲
رسیدیم به جاده چالوس. جاده خلوت بود شدیدا با اینکه انتظار داشتیم شلوغ باشه بخاطر تعطیل رسمیه ۲۸ تیر ولی ظاهرا همه نقشه کشیدن برای ۴ روز تعطیلی. راحت اومدیم از سیاه بیشه و مرزنآبادم که رد شدیم ترافیکی نبود فقط هوا یکم گرم بود و از جاده چالوس خنک خبری نبود. یه توقفی هم کنار سد کرج کردیم که ارتفاع کم شدهی سد کرج رو دیدیم واقعا ناراحت شدیم. کمبود آب جدیتر هر روز داره میشه و نیاز به صرفه جویی هم بیشتر.
- ساعت ۳
ساحل رادیو دریای چالوس. ساحل نچندان تمیز و شنی چالوس که با گرما و رطوبتش حسابی از خجالتمون در اومد. اگه ماشینتون رو دوست دارید مراقب سرعتگیرهای خطرناک خود بلوار دریا باشید که بیشتر شبیه خاکریز سنگر بود تا سرعتگیر. آخر بلوار هم یه هتل قرمز و آبی هست که قیمت مناسبی داره ولی اتاق زیر ۴ تخته نداره فک کنم ۴ تختش تقریبا ۸۰ تومن بود.
- ساعت ۴
تو ناحیه نمکآبرود جاده بین چالوس و کلارآباد دنبال یه غذاخوری خوب بودیم که دیدیم اکبر جوجه غذا تموم کرده و رفتیم رستوران گیلانه که واقعا راضی بودیم. کته کباب ترشش خوب بود ولی کته کباب جوجهاش خیلی بهتر بود تازه بود واقعا و چسبید حسابی پیشنهاد میکنم امتحانش کنید. فک کنم فاکتورمون نزدیک ۵۰ تومن شد.
- ساعت ۵
از متل قو و نشتارود و تنکابن و کتاله رد شدیم و رسیدم رامسر دنبال هتل خوب گشتیم برای اقامت. قبلها هتل نازینا رو امتحان کرده بودیم که ۲ تختش نزدیک ۱۰۰ تومن بود و موقعیتش کنار هتل بزرگ رامسر بود. راضی کننده بود بد نبود درواقع ولی اینکه آخرش شیرینی میخواستن برای کارکنانشون خیلی عجیب غریب بود. خلاصه خواستیم هتل جدید امتحان کنیم خود هتل بزرگ رامسر رفتیم که مثل دفعه قبل جا نداشت و هتل قدیم رامسر هم کامل به یک تور اجاره داده بودن. ۲ تختش ۲۴۷ تومن بود. شدیدا هم تعریف بد ازش شنیدم تو چند ساله اخیر ظاهرا اصلا رسیدگی مثل سابق نمیشه و کیفیت اتاق و غذا شدیدا اُفت کرده و خندهدارش اینه به هر مناسبتی که به تعطیلی ختم میشه قیمتا رو بالا میبرند راحت.
نشتا به معنی نشت آب بوده و به دلیل چشمه ها و رودخانه های فراوان در منطقه به ویژه گذر رود از مرکز شهر نشتارود نامیده شد.
خواستیم هتل بام رامسر بریم که بالای تله کابین رامسر هست گفتن قیمت ۲ تختهش ۳۹۵ تومنه که با توجه به اینکه تعریفی ازش نشنیده بودیم به ریسکش نمیارزید.
به پیشنهاد یکی از دوستان رفتیم سمت تنکابن و جنگل دو هزار که به هتل چالدره برسیم که قیمت یه کلبهاش برای دو نفر در میومد نزدیک ۴۰۰ تومن البته این قیمت متغیره تو روزهای تعطیلی خاص به ۵۰۰-۶۰۰ هم میرسه! ولی بجز سکوت و محیط فوقالعاده آروم جنگلیش مزایای خاصی نداشت که پشیمون شدیم دوباره برگشتیم طرف رامسر. اکثر هتلها هم سوییت کرایه میدادن که آشپزخونه هم داشت و بخاطر همین قیمت رو خیلی بالا برده بودن.
خلاصه با حجم عظیمی از ویلاها و سوییتها، هتل رو ترجیح دادیم و به هتل ملکشاه رسیدیم که یک سری بچهها قبلا اونجا چکاین کرده بودن و نظر خوبی داده بودن.
- ساعت ۷
توی هتل ملکشاه تنکابن مستقر شدیم، نما به دریا داشت یکم فاصله داشت ولی خوب بود تو منطقهی تقریبا جنگلی ساخته شده بود. مجموعهای از ساختمونای ۳ طبقه دورهم تو یه محیط آروم. پرسونل و امکانات حرفهای نداشت ولی قابل قبول بود راضی کننده بود. دو تخته شبی ۱۰۰ تومن بود که بخاطر ماه رمضون تخفیف دادن ۸۰ تومن تقریبا حساب کردن با صبحانه معمولی هتل.
- ساعت ۸ تا ۱۲
پیادهروی کنار ساحل رامسر که به مراتب بهتر از ساحل چالوس بود و دیدن ویلاهای قدیمی متروکه. بعدش یه سری به بلوار کازینو که الان شده بلوار معلم زدیم که هنوزم دوستداشتنی بود. آخر بلوار به کازینو متروکه زمان شاه میرسه و یه پلاژ توسکاسرا و شهربازی کوچیکش. تمام شهر رو با ماشین گشتیم و برای شامم بجای برادران برای غذای ایرانی رفتیم کنتاکتی و پیتزا پامچال برای پیتزا و کنتاکتی مثل دفعه قبل که اومدیم. خوب بود مثل دفعه پیش البته کمتر چسبید و کنتاکیش چندان تعریفی نداشت ولی پیتزا پپرونیش هنوزم خوب بود. بعدم که یه بستنی فروشی جدید پیدا کردیم بنام بستنی فروشی سرد ملس که بجز دکورش چیز خاصی نداشت بستنی معمولی بود و اگه مخصوص میگفتی توش تیکههای شکلات و مابقی خورده ریزا رو اضافه میکرد.
- شنبه ۲۸ تیر ساعت ۱۱
به جواهرده رسیدیم از میون جنگلای سراسر پوشیده و لذت بخشش رد شدیم ولی هوا گرم بود اصلا تابستون فصل خوبی برای دیدن جواهرده نیست. دیدن نهری که پر شدی از آشغالای آدما واقعا ناراحت کننده بود.
در مورد نام این روستا عقاید مختلفی وجود دارد، در گذشته آن را «جئورده» به معنی ده بالا در مقابل جیرده یعنی پایین ده چنان که در سفرنامههای مختلف حتی سفرنامه ناصرالدین شاه قاجار و رابینو آمده است و این گونه نامگذاری در اشکورات و گیلان و مازنداران متداول است و این روستا را میتوان مرتفعترین روستای کوهستان در پایین چکاد سماموس برشمرد، عدهیی دیگر ده را به دلیل به دست آمدن آثار قیمتی، طلا و جواهرات «جواهرده» مینامند. در عین حال به اعتقاد مردمان قدیم، در روزگاران گذشته زنی به نام جواهر حاکم این منطقه بوده، و جواهرده از نام او برگرفته شده است.
- ساعت ۱ تا ۳
رسیدیم لاهیجان. حیف اکثر جاهاش بسته بود. رفتیم اول سمت تلهکابین لاهیجان و بام لاهیجان که شیطان کوههم بهش میگن ولی تلهکابین بسته بود خیلی هم هوا شرجی بود رستورانهای داخل شهرم بسته بودن بخاطر شهادت. دریاچه لاهیجان رو دیدیم یه دوری تو شهر زدیم موزهها هم بسته بودن و مجبوری رهسپار شدیم ولی به سمت ساحل چمخاله.
واقعا خوشم اومد از ساحلش نوار ساحلی عریض و خوش آب و هوایی داشت. میشه گفت یکی از تمیزترین ساحلهای شنی شمال ایران بود که دیدم. بخاطر آهنگ ساحل چمخاله سعید مدرس خیلی دوست داشتم ببینمش که دیدم و راضی بودم فقط حیف فصل گرم اومده بودیمو نشد محو بارون بشیم :) ولی باز گرمای هوای اینجا متعادلتر بود بخاطر بادهایی که میومد کنار ساحل. امکان قایقسواری و اسبسواری و فوتبال ساحلی و پلاژ شنا و … هم داشت خیلی مجهز بود.
قدمت چمخاله در تاریخ
۲۷۷ سال پیش در زمان پادشاهی نادر افشار مردمان چمخاله از کرمانشاه برای جنگیدن و دور بودن اکراد نسبت به همدیگر به سرزمین باتلاقی و خالی از سکنه و بسیار خوش آب و هوایی رسیدند که بعدها بنام چمخاله معروف شد. چمخاله در زبان کردی از دو حرف بنام چم کردی یعنی رودخانه و خاله گیلکی یعنی انشعاب که در کل بنام انشعاب شده از رودخانه های مختلف تشکیل شده است .مردم چمخاله چون طایفه ای بودن همگی با هم نسبت خویشاوندی دارند از طایفه های بزرگ چمخاله میتوان به: رستم پور یا رستمی- پاشاپور-فرضی پور-زاغی-میرزاجانی یا مهراب پور-سلیمی نژاد-نجفی-بهزادی-فغانی-مسلمی-رحیمی-اسفندیاری رانام برد که پسوندهای آنها شامل جلالوند,دهکایی وچمخاله میباشد
- ساعت ۶
به سمت تهران منجیل توقف کردیم. شهر بادهای خشمگین و بقول دوستمون مارهای خشمگینم همینطور. اول پیاده شدم عکس بگیرم دیدم گوشی داره از دستم کشیده میشه بعد دیدم خودمم دارم حرکت میکنم سوار ماشین شدم دیدم ماشینم داره تکون میخوره دیگه کم مونده بود روح از بدنمون جدا شه واقعا نمیدونم محلیها تو این شدت باد همیشگی چجوری زندگی میکنن خیلی عجیب بود. ولی با پروریی باز پیاده شدم عکس گرفتم تو شهر هم چرخیدیم. خیلی سد سفید رود قشنگ بود، پل راهآهنی که داشتن میساختن و توربینهای بادی هم نمای زیبایی به شهر داده بود.
منجیل یا منگیل یعنی محل سکونت گیلها برداشته شده است.منجیل به شهر توربینهای بادی ایران معروف است.این آب و هوا همچنین موجب ویژگیهای شبه مدیترانهای در منجیل میشود و باعث رشد جنگلهای بسیار پراکنده درخت سرو روی تپههای منطقه و پرورش باغهای زیتون در روستاها میشود.
- ساعت ۷
مجموعه آفتاب درخشان صحرا که یکی از بهترین مجموعههای بینراهی برای مسافرهاست توقف کردیم، تعریف صبحونش رو زیاد شنیدیم ولی خب تایم صبحونه نبود. کافهاش رفتیم از قهوه پندار استفاده میکردن که به مرغوبی ایلی و استارباکس نبود ولی برای وسط جاده قابل قبول بود و سرویسدهی خوبی داشتن.
- ساعت ۹
تهران بعد از ۱۰۰۴ کیلومتر ماجراجویی.
پیشنهاد من برای دیدن از شهرها:
چالوس :
– منطقه نمکآبرود و تلهکابین نمکآبرود
– دریاچه ولشت
تنکابن :
– جنگل و جاده دوهزار و سههزار
– منطقه جنگلی چالدره
– چشمه کیله
رامسر :
– بازدید از هتل قدیم رامسر
– استفاده از چشمههای آب گرم
– جواهرده
– تله کابین رامسر (بام رامسر)
– کاخ موزه رامسر (کنار هتل بزرگ رامسر)
– پیادهروی در بلوار کازینو (معلم)
لاهیجان :
– موزهی چای ایران در مقبره کاشف السلطنه
– بام سبز (بام لاهیجان – منطقهی شیطان کوه)
– تلهکابین لاهیجان ( تلهکابین احرار)
– استخر لاهیجان (دریاچه لاهیجان)
و ساحلچمخاله که در ۲۰ کیلومتری شرقی لاهیجان هست.
اُمیدوارم تونسته باشم کمکی کنم برای راهنمایی شما اگه قصد سفر به این مناطق رو داشتید و بتونم این روند واسه جاهایی که رفتم و میخوام برم ادامه بدم.
لاهیجان :
جاده کاشف
جاده سوستان
دریاچه سوستان
منطقه دیلمان
منطقه لونک
همگی در اطراف لاهیجان هستن و از جاذبه های دیدنی لاهیجان محسوب میشن :))
میدونی دیگه ؟؟؟
بله بله :))
دیگه آدم به کدخدای لاهیجان نه نمیگه که :))